سفر خود أغاز است
اغازأز جايي كه ايستاده أي ونبايد باشي ،بدانجا كه بايد بروي و باشي
برايت فرق نمي كند كجا باشد ،هر انجايي بجز اينجايي كه ايستاده اي
.در جستجو ،در كنكاش و در يافتن ، يافتن وجود و هستي خويش .
سفر شكستن است و رهايي ، رهايي أز قيد وبند هاي روزمره زندگي
تا أزادي و چه زيباست أين رهايي وازادي را پاي در ركاب دوچرخه تجربه كردن